۱. دلم خیلی برای کشورم و خانواده و فامیلام تنگ میشه اما سعی میکنم کمتر باهاشون حرف بزنم چون بعد هر زنگ دلتنگ تر میشم. ۲. با دوبار مهاجرت کردن دوبار عقب افتادم از همسن و سال هام. ۳. بعضی اوقات اینقدر دلم میگیره تو غربت که به برگشتن فکر میکنم اما جلوی خودم رو میگیرم چون راه برگشت سخت تر از الانه. ۴. یه لحظه حالم خوبه و شادم و لذت میبرم و یه لحظه دیگه به شدت حال روحیم بده و میخوام نباشم. ۵. انگلیس کشور سردیه و بدی ها و خوبی های خودشو داره و من دارم سعی میکنم هروز بیشتر به خودم عادت بدم. ۶. دلم خیلیییی برای مامانم و سگم موکا و خواهرم تنگ میشه و بعضی اوقات میخوام قلبمو از سینم در بیارم که بتونم نفس راحت تر بکشم و دلتنگیم کم شه. ۷. دوست پیدا کردن برام خیلیییی سخت بود و خیلی اسیب دیدم از ادمای مختلف، تو ایران دوستی های طولانی تری داشتم. ۸. ازینکه درسم رو ول کردم گاهی خیلی پشیمون میشم و دلم میخواد معماری رو ادامه بدم اما دیگه وقتش رو ندارم... خداروشکر همسرم کنارمه🤍 و خداروشکر قویم و بهترین میشه برام میدونم✨اما باز هم از سختی های غربت هیچی کم نمیشه متاسفانه... #مهاجرت #me #london